در دسامبر سال ۲۰۰۵، یک گزارش دولتی از طرف مرکز حمایت از بازار به نام “Onalytica and Immediate Future”، منتشر شد. این گزارش به تاثیر بلاگ نویسان بر روی اعتبار اصناف پرداخته بود و به خصوص بر تاثیر منفی ای که یک فرد میتواند با نوشتن درباره تجربه بد خود از یک محصول و فرستادن اعتراضات خشمگینانه بر روی شبکه، بر شهرت و اعتبار یک تولید کننده یا یک مارک معروف تجاری وارد کند، بسیار تاکید شده بود.

مورد مورد نظر شخصی به نام جف جارویس (Jeff Jarvis) بود که تاثیر بدی بر روی محصولات Dell گذاشت!

در ماه آوریل امسال، ارتباطات مشتریان رویدادی به نام بلاگ نگاری برای تجارت یا Blogging۴Business را به شکل گسترده مطرح کرد که اولین رویداد از این دست به شمار میرود. در این مجمع توانایی بالقوه نشر رو به رشد اینترنتی در از بین بردن یک مارک تجاری مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
در ماه مه، تهیه کنندگان سنتی خبر، خبر گزاران اینترنتی و توزیع کنندگان در مجمع “Web Media Global” گرد هم آمدند تا درباره آینده اخبار در پرتو وبلاگ نویسی و ژورنالیسم شهروندان گفتگو کنند.

حتی شبکه BBC نیز اجبارا این روش جدید ابراز عقیده آنلاین مشتریان را مخاطب قرار دهد. این شبکه به تازگی اعلام کرده است که قصد دارد شیوه تهیه و تدارک محتوا و به روز رسانی مطالب آنلاین خود را بازسازی کند تا کاربران بتوانند از امکانات بیشتری برای شرکت در گفتگوها و اخبار بهره مند شوند. این کار با یک فراخوان برای طراحی مجدد صفحه اصلی وب سایت http://www.bbc.co.uk آغاز شده است.


مسیر دوطرفه

چه چیزی به این مناقشه دامن میزند؟ چرا ناگهان موضوع توانایی رو به رشد مصرف کنندگان در تولید و انتشار مطالب خودشان تا این حد پررنگ شده است؟

به زبان ساده، باید گفت به این دلیل که اینترنت، به وسیله اتصال سریع به پهنای باند، به تازگی به نقطه اوج مسیر تحول خود رسیده است.

اینترنت از یک رسانه که بیشتر یک طرفه و تنها برای خواندن بود، به سرعت به یک مسیر دوطرفه مشارکتی، تعاونی و بهم پیوسته مبدل شده است.

Blogging این تغییر ماهیت در افزایش محبوبیت وب سایتهایی چون MySpace.com ، Wikipedia و Flickr و پایگاههای وبلاگ نگاری دیگر مانند Blogger.com و Livejournal.com کاملا قابل مشاهده است.

به این ترتیب تعادل قدرت بین مصرف کننده و تولید کننده، که تولیدات آن میتواند محتوا، محصولات و یا خدمات باشد، دچار جابجایی شد. در حالی که شبکه اینترنت از حالت ۱.۰ به ۲.۰ رسید، مصرف کنندگان به خصوص نسل جوان، با قدرتهای بیشتری مجهز شدند.

اکنون آنها نه تنها میتوانند درنیات و عقاید خود را در یک مجمع عمومی به نمایش بگذارند، بلکه توانایی دست یابی و وارسی اطلاعات فراوان و قابل وصول موجود در شبکه را داشته و میتوانند مواد مصرفی خود را مطابق میل خود درآورده و به مجرد تقاضا، به بهترین وجهی از سرویسها استفاده نمایند.

این قابلیتها برای مصرف کنندگان اطلاعات بیشتری به همراه می آورد، فهم و درک آنان را بالا برده و اختیار بیشتری برایشان قایل میشود. در نتیجه، رسانه ها و حرفه های تجاری و همچنین دولتها، باید رابطه تازه و بسیار منصفانه تری با مخاطبان خود برقرار کنند.


از مصرف کننده به تولید کننده

با به کار گیری ابزارهای تولید محتوا که انتشار اطلاعات را به شکل همگانی امکان پذیر کرده است و همچنین رشد موازی استفاده از موتورهای جستجو و امکان استفاده همگانی و یکسان از این منابع، مصرف کنندگان بیش از پیش با مطالب غیر رسمی و شخصی و همچنین مطالب رسمی که به طور حرفه ای تهیه شده اند قرار میگیرند.

اگر مطالب تهیه شده توسط مصرف کنندگان به تجربیاتی در زمینه نارضایتی یا عدم انجام تعهدات در زمینه محصول و یا خدمات باشد، تاثیر بالقوه مهمی بر تبادل اطلاعات و تبلیغات تهیه شده توسط بازرگانان درباره یک محصول یا یک تولید کننده به خصوص خواهد داشت.

هنگامی که شرکت تبلیغاتی یک محصول، داستانی کاملا متفاوت از تجربیات مصرف کنندگان آن لاین حکایت میکند، فاصله بزرگی بین اعتماد مشتری و تولید کننده ایجاد میشود که میتواند پیامدهای شومی بر دیدگاه عمومی از محصول و محبوبیت آن داشته باشد.

برای تولید کنندگان اخبار، اینکه مخاطبین قدر به فرستادن داستانها و تفسیرهای خودشان درباره هر واقعه هستند، توانایی آنها را به عنوان یک مرجع و یک منبع اطلاعاتی به روز، زیر سوال میبرد.

درحالی که شرکای غیر رسمی تهیه مطلب، مانند بلاگ نگاران، حاضران در اتاقهای گفتگو و مجامع مناظره، فعلا در اقلیت قرار دارند، اما تاثیرگذاری و برتری آنها همزمان با پیشرفت شبکه رو به افزایش است.

به همین دلیل صحبتها و هشدارهای فراوانی درباره مطالب تهیه شده توسط مصرف کنندگان در صنعت امروز وجود دارد و به همین دلیل صاحبان صنایع باید فرصتهای موجود در عرصه تجارت را مجددا بررسی نمایند و روشهایی برای بازگرداندن تعادل قدرت به نفع خود بیابند.